چه آسون عاشقت شدم و باور ندارم که رفتی
وقتی رفتی یه نگاه نکردی چاره شده وداع دل بکن که دیگه دیره رفتی از کنار من
خدایا غمگین ترین لحظه هایم را برای تو مینویسم تویی که در این حال تنهایی مرا فراموش نکرده ای از این درد عاشقی در دلم اشک چشمانم را بخوان بنگر چطور حقیر و تنهام از غم شکستن نالانم دلم طاقت ندارد چشمانم هر دم بارانیست غم دوری یار کجا و غم فراق تو کجا پروردگارام در این لحظه تنهایی با دلی پر درد میخوانمت از دنیا بریدم مرا به عشق والایت برسان
نظرات شما عزیزان:
به یاد داشته باش؛
این"دلنوشته"هارا...
یک"دل"نوشته است.
اقا كميل ميشه لطفا ايميل منو بردارين
ممنون
پاسخ: انجام وظیفه شد
دنيای آشفته ی درونم را كه تنها از نگاه تو پيداست , با لالايي مهربان خود ، آرام كن تا وجود داشتن و بودن را ، به زيبايی احساس كنم .
در هیاهوی حال و هوای تنهایی
در کوچه و پس کوچه های سکوت...كسی سکوتم را بشکند....
امان از دل پر...!
حالت را از لابلای این واژه های بغض کرده ات می فهمم..
حال این حالِ غریبت که بی حوصله و دلتنگ از این روزگار است را می فهمم..
اما..
اما می دانم که خدا نزدیک این لحظه های بی تابی توست و هوایِ بی کسی هایت را دارد..
Power By:
LoxBlog.Com |